داستان کوتاه و جالب شمع قرمز

ساخت وبلاگ

داستان کوتاه و جالب شمع قرمز

داستان شمع قرمز,عکس شمع قرمز, داستان کوتاه شمع قرمز

داستان کوتاه و جالب شمع قرمز

داستان کوتاه,داستان کوتاه عاشقانه,داستان کوتاه فارسی

♥♥ روزی مردی در بستر مرگ افتاده بود.♥♥

همسرش را فراخواند تا نزدش بیاید و به او گفت:♥♥

دیگر زمان وداع ابدی من و تو فرارسیده است؛♥♥

♥♥پس بیا و برای آخرین بار به من مهر و وفاداری خود را ثابت کن…♥♥

چراکه در مسلک ما گفته شده مرد متاهل هنگام گذر♥♥

از دروازه بهشت باید سوگند بخورد که تمام عمر کنار زنی والا زندگی کرده است.♥♥

در کشوی میز من شمعی قرمز هست،

این شمع متبرک است و آن را از کشیشی گرفته‌ام و برای همین ارزشی بسیار دارد.♥♥

سوگند بخور تا زمانی که این شمع وجود دارد دوباره ازدواج نکنی.

زن سوگند خورد و مرد مُرد.♥♥

در مراسم تشییع جنازه مرد،

زن بالای قبر ایستاده بود و پذیرای تسلیت اقوام بود و شمع قرمز روشنی در دست داشت

و تا تمام شدن آن بالای سر قبر ایستاد!

داستان کوتاه,داستان کوتاه عاشقانه,داستان کوتاه فارسی

داستان کوتاه و جالب شمع قرمز

آموزش طرز تهیه پنکیک آلمانی خوشمزه با ماست...
ما را در سایت آموزش طرز تهیه پنکیک آلمانی خوشمزه با ماست دنبال می کنید

برچسب : داستان کوتاه و آموزنده,داستان کوتاه و زیبا,داستان کوتاه و جالب,داستان کوتاه واقعی,داستان کوتاه و خنده دار,داستان کوتاه و عاشقانه,داستان کوتاه و پند آموز,داستان کوتاه و غمگین,داستان کوتاه و جذاب,داستان کوتاه و طنز, نویسنده : marakfung بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 4 مهر 1395 ساعت: 15:28